۱۳۸۹ فروردین ۱۲, پنجشنبه

و این البته خلاف قاعده است


یکی از جوانان ما که در دارالفنون طهران تربیت یافته خواهش می‌کند که این سوال و جواب‌ها را در اینجا چاپ نمائیم.
---------------------

امتیازات این ملک را چرا به رعایای این ملک ندادند؟
به علت اینکه بنای ما این است که رعیت ما به‌قدر امکان فقیر بماند.

چرا نمی‌گذارند مردم اولاد خود را در خارج تربیت کنند؟
به علت اینکه می‌خواهیم رعیت ما به‌قدر امکان نادان و چشم بسته بماند.

چرا به امضای سایر دول کرورها پول می‌دهند و به امضای دولت ما یک غاز نمی‌دهند؟
برای اینکه خود دولت ما هر روز بر امضا و بر قرارهای خود هزار تف می‌کند.

چرا پادشاه خودش سه دفعه رفت فرنگستان و در این چهل سال نگذاشت پسرهایش از جای خود حرکت کنند؟
زیرا که مصلحت این شده است که شاهزادگان ما به قدر امکان جاهل و کم‌نام و بی‌مصرف باشند.

چرا اشخاص بی‌علم و بی‌هنر را بر سایرین ترجیح می‌دهند؟
زیرا که می‌خواهیم اسم و رسمِ علم و هنر در ایران به‌کلی منسوخ بشود.

چرا به این شدت منکر علم و دشمن فضل شده‌ایم؟
زیرا که علم چشم و گوش مردم را باز می‌کند و آن‌وقت مردم زبان و جرأت پیدا می‌کنند و می‌آیند می‌گویند ما حیوان نیستیم و می‌خواهیم مثل دیگران آدم باشیم و حقوق خود را مثل آدم حفظ بکنیم و این البته خلاف قاعده است.


نمره دهم– تاریخ ذکر نشده است، تقریبا شانزده سال قبل از انقلاب مشروطه

هیچ نظری موجود نیست: