۱۳۸۸ دی ۲, چهارشنبه

و اسم آن روزنامه است


قربان خاکپای جواهرآسای اقدس همایونت شویم

در این مدت چهل سال سلطنت هیچ قسم توجه شاهنشاهی در اصلاح امور ثمری نبخشید. با این فراغت طولانی و با همهٔ اقدامات ملوکانه امروز ولایات ایران خراب‌تر، خلق ما مفلوک‌تر، لشکر ما بی‌نظم‌تر، استقامت دولت کمتر، رنجش عامه بیشتر و خطرات انهدام نزدیک‌تر شده است. وزرای این سلطنت به‌اطمینانِ فطرتِ پاک همایونی در این مدت چهل سال از یک سرِ ایران تا سرِ دیگر هر طوری که خواستند بر این خلق بی‌چاره تاختند. از آن مصایب بی‌حصر و از آن عذاب‌های بی‌پایان کدام نکته ایست که بر رایِ مملکت‌آرای شاهنشاهی مکشوف نباشد.

سوء‌حرکات وزرای ایران به‌هیچ‌وجه از سوءخلقت ایشان نبوده. عیب اصلی در این است که هنوز به ذهن طوایف آسیا نرسیده است که در مقابل قدرت وزرا چه نوع سدِ اعتدال می‌توان برقرار کرد. در سایر دول به‌جهت تحدید حرکات حکمرانی قوانین متین و مجالس معتبر برپا نموده‌اند. در تاریخ سلسله جلیله قاجاریه به‌جهت تعدیل تسلط وزرا، یعنی به‌جهت دفع طغیان اغراض بشری، هرگز هیچ سدی نبوده مگر سلیقه و اراده‌ی شخص پادشاه و شخص یک‌ نفر پادشاه هر قدر هم جامع فضایل باشد چگونه ممکن است که به تنهایی بتواند اقتدار عمال یک دولت بزرگ را در هر نقطه امور بر سر اعتدال نگاه‌بدارد؟

از برای تعدیل حرکات وزرا علاوه بر مجالس معتبر که در سایر دول ترتیب داده‌اند این اوقات در دنیا یک اسباب تازه ظهور کرده که تاثیر آن الان عالم‌گیر و اسم آن روزنامه است.

روزنامه سرچشمه تنظیمات دنیاست. بدون روزنامه محال است که در ایران یک وزیر قابل ظهور بکند. بدون روزنامه هیچ حق و هیچ فضیلتی نیست که از شر جهال مقتدر محفوظ بماند. بدیهی است منظور از روزنامه نه آن اوراقیست که به‌حکم وزرا محض مداحی ایشان چاپ می‌شوند. آن اوراقی که باید مجبورا حرکات و قبایح اولیای دولت را تمجید بکنند. آن‌ها عوض اینکه محرک عدالت باشند آلت تشویق سفاهت بزرگان و مایه‌ی مزید غفلت خلق می‌شوند. روزنامه‌ای که بخواهد یک ملتی را به حرکت بیاورد باید خارج از اختیار وزرا صاحب کلام ِ آزاد و قادر نعره‌ای بلند باشد.

چون ما چند نفر بندگان که از مجاهدین قدیم ایران هستیم مدتیست خوب می‌دانیم که ذات مقدس شاهنشاهی تا به چه حد محرک احیای این‌ دولت و تا به چه درجه معتقد قدرت روزنامه هستند، به‌استظهار چنان فضایل شاهنشاهی در این مُلکِ خارج موسس این روزنامه آزاد شده‌ایم و به پیروی نیات عالیه همایونی در آستان اقدس ظل‌اللهی تعهد می‌کنیم که از جمیع نامردی‌های تملق و از همه آن رسوم دروغ‌پردازی که زمه معقولیت ایران شده است به‌کلی اجتناب نماییم. به‌جهت کشف حقایق امور و به‌جهت بیداری وزرای ما در نهایت ملایمت حرف‌های سخت و گاهی ضربت‌های مؤثر خواهیم زد. در تقبیح بعضی حرکات و در تٱدیب بعضی جهال گاهی به نیش قلم و گاهی به شلاق کلام جسارت‌ها خواهیم کرد.


نمره جهارم– غرهٔ شوال 1307

----------------------------------------------------------------------
یادداشت راوی
راوی آگاهه که این‌جا وبلاگ شخصیش نیست، اما دوست داره همین‌جا و از طرف خودش این نوشته را تقدیم کنه به روزنامه جامعه و روزنامه شرق، دو روزنامه‌ای که راوی بسیار دوستشان داشت و همینطور تقدیم کنه به تک تک روزنامه‌نگارانی که در این سال‌ها بارها و بارها کارشون را از دست دادند، و تقدیم کنه به احمد زیدآبادی که احمد زیدآبادی بود و هست و باد.


۱۳۸۸ آذر ۱۶, دوشنبه

امید‌های ایران


قسمت بزرگ امید‌های ایران بسته به نظم و رونق مدارس ماست. حیف که روح بی‌نظمیِ ایران نمی‌گذارد این سرچشمه‌های ترقی ما نظم داشته باشند.
موافق قانون عقل می‌بایستی آن شاگردان که ترقی کرده‌اند بر بعضی جهال دربخانه اقلٱ یک تفوقِ جزئی داشته باشند و با هزار قِسم حیرت و تٱسف می‌بینیم آن وجودهای ممتاز که به‌تصدیق معلمین در هر ملک دیگر فخر دولت خود می‌شدند در این عهدِ هنرپرور مجبور شده‌اند از برای گذران یومیهٔ خود کفش فراش‌های آبدارخانه را روزی چهل دفعه ببوسند.


نمره دویم– غرهٔ شعبان 1307